۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

آسیب شناسی پروژه تجاوز به بازداشت شدگان

شاهین جانپاک (با اندکی تلخیص و تصرف. برای دیدن اصل مقاله در سایت گفتمان اینجا را کلیک کنید)

اخیراً در جریان بازداشت طیف وسیعی از جوانان، فعالان سیاسی، حقوقی و... خبرهایی حزن انگیز مبنی بر تجاوزهای وحشیانه به دختران و پسران زندانی و بازداشت شده به گوش رسید. در بررسی علل جامعه شناختی روی آوردن به چنین شکنجه های سخیفی، می توان مواردی را بر شمارد که در ذیل به آنها اشاره خواهد شد.

مرد در فرهنگ ایرانی، ناموسش را جزئی از وجود خود و متعلّق به خویشتن می داند(۱). از این حیث، نوع نگاه خاص دیگر مردان به ناموس او، می تواند خشمش را برانگیزد و اقدامات غیر منطقی و احساسی وی را موجب گردد. در سطحی بالاتر، مرد ایرانی زنان و دختران ایرانی را به عنوان ناموس خود در برابر بیگانگان معنا می نماید.

در واقع تجاوز به زن ایرانی، به معنای تجاوز به حیطهء باورشناسی مردم ایران در نظام مردسالار(۱) فوق می باشد. با تجاوز به دختران ایرانی، نه تنها ناموس مرد ایرانی مورد تعدّی قرار گرفته و خشم بی کران او برانگیخته می شود، بلکه فرهنگ ایرانیان نیز در شرف تحریفات تاریخی قرار می گیرد. فی الواقع با این عمل شنیع، ارزش های فرهنگی مردم ایران مورد تجاوز قرار گرفته و ساختارهای نظام مردسالار، رو به بنیادگرایی و حتّی ماقبل آن، یعنی عصر زنده به گور کردن دختران و لبخند احمقانهء پدرانشان سوق پیدا خواهد کرد.

عمل شنیع تجاوز را نباید صرفاً از بعد روانشاختی و نهایتاً فیزیولوژی مورد بررسی قرار داد. باید هوشیار باشیم که در"زن" جامعهء ما اندک زمانی‌ است که می کوشد در مسیری سیستماتیک جهت خود شناسی و احقاق حقوق از دست رفتهء خویش در طول تاریخ، قرار گیرد. این در حالیست که با اشاعهء مبحث تجاوز به عنوان الگوی جدید شکنجهء بازداشت شدگان، [عاملین] بر آنند تا نوعی رویکرد سخت و وحشیانهء زن ستیزی پیشا سنّتی را جایگزین جریان نوپای فوق نمایند.

به نظر بنده در این راستا تلاش های جناب کروبی در فاجعه آمیز نشان دادن مسالهء فوق و افشای یکبارهء آن، توانست پروژهء عادّی سازی تجاوز به زندانیان را با شکستی روش شناختی توام سازد.

اگر به بعد دیگر قضیه، یعنی تجاوز به مردان و پسران در بازداشتگاه ها بنگریم، می توان به این نکتهء مهم پی برد که پروژهء برخورد با متّهمین، اصولاً از شیوه ای پیروی می نماید که زن و مرد را با هم برابر می داند، امّا این برابری فقط در نوع بکارگیری الگوی تجاوزاست، و نه چیز دیگر! به بیان دیگر،...امروز ایرانیِ مخالف با دیدگاه های موجود، مورد تجاوز قرار می گیرد؛ مهم نیست که مرد باشد یا زن. مهم آن است که ارزش ها و باورهایش، در جریان این مدل نهادینه شده در بازداشتگاه های نظام ایران، مورد تجاوز قرار می گیرد. مهم آن است که فرهنگ بی فرهنگی را به او القاء می نمایند. فرهنگی که فرودست ها را مسخ فرادست ها می نماید و آنچه را که قوی تر ها می خواهند بر ضعیف تر ها اعمال می کند. لذا باید عمیقاً مراقب بود که فرهنگ ایران زمین را از تجاوزهای وحشیانه و غیر انسانی ایران ستیزان محفوظ و مصون داشت. چرا که ایران امروز با فاجعه ای شدیداً انسانی روبرو بوده و با پاک نمودن مسالهء ناموس گرایی در باور ایرانیان(۱)، نه تنها مردان سرزمینمان با بحران تضادّ ارزشی روبرو می گردند، بلکه بهترین زمینه برای شکل گیری عصر تاریخی غبار گرفته، جهت عادّی سازی برخوردهای وحشیانه با زنان و با هدف حذف تدریجی ایشان از بستر جامعه پدید خواهد آمد.

------------------------

نویسنده در پی نوشت روشن می‌کند که عمیقاً قائل به تساوی حقوق زن و مرد بوده و آنچه که در مقاله آمده، صرفا، برداشتی شخصی از فرهنگ ایرانی می باشد و به معنی تایید آن نمی باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر