۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه

حاشیه‌ای بر متن

چند ماه پیش دوستم سپهر نکته‌ جالبی را (البته مثل همیشه بدون ماخذ[1]) در مورد آیین حج مسلمانان مطرح کرد؛ می‌گفت که حج یکی از مناسک رایج در بین اعراب جاهلیه بود و پیامبر اسلام نیز آنرا وارد رسوم اسلامی کرد. البته قبل از این میدونستم که بسیاری از احکام مانند قصاص و سنگسار از رسوم یهودیان بود که به اسلام راه یافت، ولی اینکه چنین مناسک مهمی که در قلب اعمال اجتماعی اسلام قرار دارد از اعراب جاهلیه باشد، کمی به نظرم عجیب آمده بود. این موضوع رو در سایت قبلی کاویان، نگاه دیگر، که توسط پرشین بلاگ فیلتر و حذف شده، با دوستان مسلمانی، که در بحث شرکت می‌کردند در میان گذاشتم تا موضوع کمی روشنتر بشه، اما کسی اظهاری نظر نکرد. کمی بعد کاویان هم در همین سایت نگاه به موضوع جالبتری اشاره کرد و آن اینکه «الله»‌ یعنی مقدسترین هویت در دین اسلام خود نام بت بزرگ اعراب جاهلیه در کعبه بوده است.
امروز مقاله اکبر گنجی با عنوان «چهار زنه کردن مردان قرن بیست و یکم» را در روز‌آنلاین می‌خوندم که به نقل قول زیر از کتاب حجه‌الله بالغه از شاه ولی‌الله دهلوی [2] بر خوردم:
"راسخان در علم می دانند که شرع اسلام درباب نکاح و طلاق و معاملات و زینت و لباس و قضاء و حدود و قسمت غنائم چیزی نیاورد که اعراب ندانند یا در قبولش تردید کنند. بلی گاهی تصحیح خطاها رخ می داد مثل ربا که در میانشان رواج یافته بود و از آن نهی شدند... دیه قتل در زمان عبدالمطلب ده شتر بود. دید که با ده شتر دست از آدمکشی بر نمی دارند آن را به صد شتر رساند و پیامبرهم آن را نگاه داشت و عوض نکرد. اولین قسامه را ابوطالب برگزار کرد. از هر غارت یک چهارم به رئیس قوم می رسید پیامبر آن را یک پنجم کرد. قباد و انوشیروان پسرش مالیات و عشریه می گرفتند شرع هم چیزی نزدیک آن را آورد. بنی اسرائیل زانیان را سنگسار می کردند و دست دزد را می بریدند و قاتل را می کشتند، قرآن هم همان را آورد و امثال اینها بسیار است که بر شخص محقق مخفی نخواهد ماند. بلکه اگر تو زیرک باشی و به جوانب احکام محیط باشی خواهی دانست که انبیأ علیه السلام در آئین و آداب عبادات هم چیزی نیاوردند که خودش یا مثلش در میان قومشان نباشد. البته تحریفات جاهلی را از آن زدودند و اوقات و ارکان مبهم و امور مهجور مانده را ضبط و ترویج کردند".

در دیانت بهایی هم به نظر می‌رسد چنین مواردی وجود دارداما با دو تفاوت عمده: اول آن که این ایده‌ها نه فقط از یک قبیله و سنت خاص که از ایده‌ها و تفکرات ملل مختلف وارد دین بهایی شده است و دوم آنکه بعضی از این ایده‌ها بر خلاف رسوم جاهلی که معمولا به منظور همراهی با قوم وارد دین اسلام شده‌اند، علیرغم مخالفت با رسوم رایج در ایران و ممالک اسلامی که جامعه بهایی در آن نشو و نما می‌نمود وارد فرهنگ و ادبیات دینی شد. مثلا از یک طرف عید نوروز برگرفته از فرهنگ ایران بوده و تبدیل به یک عید مذهبی شده است و از طرف دیگر، بنا به حدس Juan Cole در کتاب Modernity and the Millennium، عبدالبهاء در بیان صریح و واضح ایده‌ جدایی دین از سیاست در صفحات آخر کتاب «مقاله شخص سیاح» ، علیرغم وجود این ایده در الواح و آثار متعدد بهاءالله، متاثر از مقاله‌ای از یک پروفسور دانشگاه نیویورک که در سال ۱۸۶۳ منتشر شد بوده باشد.(برای دیدن نام مقاله و نویسنده رجوع کنید به: مدرنیته و عصر جدید، صفحه ۳۲). ایده جدایی دین از سیاست بهیچ وجه به منظور همراهی با رسوم رایج در ممالک عثمانی ویا روش حکومتداری در ایران مطرح نشده، بلکه به منظور تعدیل و تغییر روشهای جاری بوده است.
------------------------------------
[1] اطلاعات تاریخی سپهر بیشتر مواقع دقیق هستند، مخصوصا اگه در مورد جنگ جهانی دوم باشه
[2]ج 1، ص 105

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

نمونه‌ای از ترجمه‌های کاتب‌البیت، عبدالله شهبازی


عبدالله شهبازی در کنار هم‌رزمش بازجو شریعتمداری
دوستانی که می‌خواهند نظر بنده را راجع تاریخنگاری آقای شهبازی بدانند به این عکس نگاه کنند
hhttp://domjonbanak.blogspot.com/2011/09/blog-post.html

پیش درآمد: ما قبلا عادت داشتیم که با توجه به اسناد و مدارکی(1)، که جناب شهبازی در سایت خود، مبنی بر دریافت سفارشاتی برای نگارش تاریخ مورد نظر مقام معظم ارائه کرده است، ایشان را «مورخ سفارشی» بخوانیم، اما از آنجا که علی خامنه‌ای این روزها با علوم انسانی سردماغ نیست، ترجیح دادیم عنوان آقای شهبازی را به «کاتب البیت» تغییر دهیم.
درآمد: جناب کاتب البیت، اخیرا، در یکی از قلم‌فرسایی‌هایش با عنوان «بازگشت گلدبرگ»، دست به ترجمه‌ای انقلابی از یک مقاله خارجی زد، که باعث سرور فراوان شد. در مقاله ایشان از قول ژان کول آمده است:
«يک نئوکان درمانده جنگ‌طلب چه بايد بکند؟ اين گروه سياسي شامل موجودات زهرآگين و عنودي چون جيمز وولزي، رئيس سابق سيا، و جان بولتون، سفير سابق آمريکا در سازمان ملل، است.»
کلمه «موجودات زهرآگین عنود» نظرم را جلب کرد. به اصل مقاله که مراجعه کردم دیدم که جمله‌ فوق ترجمه‌ای است از:
What should a poor warmongering Neoconservative do? This political grouping includes WASPS such as
کاشف به عمل آمد که ایشان کلمه مبارکه WASP را به معنی «موجودات زهر‌آگین عنود» ترجمه کرده است. به نظر می‌رسد که این نابغه تاریخ شناس در این ترجمه معنی بیولوژیکی کلمه را مطابق مقاله
مد نظر قرار داده باشد، بدون آنکه از خودش بپرسد که چرا آقای کول این کلمه را باحروف بزرگ نوشته است. حتما بیچاره فکر کرده که آقای کول هم مانند رفیقش بازجو شریعتمداری از شیوه‌های نامانوس برای تاکید استفاده می‌کند، با این فرق که حسین بازجو از علامت ؟؟؟؟؟ یا !!!!!!!! استفاده می‌کند و ژان کول از حروف بزرگ. حال آنکه اگه این تاریخدان نابغه به ‌صفحه
نگاهی می‌انداخت متوجه می‌شد که معنی لغت، نه «موجود زهر آگین»، که مخفف
White Anglo-Saxon Protestant
است. از تاریخدان سفارشی چه انتظاری بیشتر از این است؟
--------
(1)صفحه 5, 6 و 7 را برای رويت اصل سفارشات ببینید.