۱۳۸۷ مهر ۱۲, جمعه

پاسخ آقای اعلمی به قسمت سوم(مستندات کتاب گوهر یکتا)

اعلمی: جناب پژمان محبوبی( نوروزعلی) اطمینان دارم که شما با ظرفیت و محدودیت های وبسایت و وب نویسی آشنا هستید و بخوبی می دانید که مطالبی از این دست مشتریان خاص خود را دارد . از اینرو علاوه بر محدودیت های فنّی ،مطالعه کامنت های طولانی و چند صفحه ای هم در حوصله کاربران نمی گنجد. در پست قبلی(حقوق شهروندی و ملاحظاتی پیرامون بهائیت) موضوعات مختلفی مطرح شد که شما با صرفنظر کردن از پاسخگوئی به اغلب شبهات و سوالات مطرح شده ،عزم خود را جزم کردید تا تنها به ردّ وابستگی تشکیلات سران بهائیت به رژیم صهیونیستی بپردازید. این سایت با وجود همه محدودیت هائی که دارد ،این حق را برای شما و دیگر همفکرانتان قائل شد که در ازای نوشتن چند سطر مطلب مربوط به اتهام وابستگی سیاسی بنیانگذاران بهائیت به بیگانگان ،بیش از570 سطر را به پاسخگوئی شما و دیگران بهائیان اختصاص دهد و داوری را به عهده خوانندگان بگذارد(بجز این کامنت جدیدتان90 سطر از پاسخ ها با نام نوروزعلی و بقیه با اسامی نظیر خسرو ،جوان محروم ،جوان بهائی ،حسینی ،ناصر و محمد باب منتشر شده است).
قهرا با توجه به قدیمی شدن پست قبلی(حقوق شهروندی و ملاحظاتی پیرامون بهائیت) سومین مقاله طولانی شما درارتباط با یک موضوع واحد که چند روز بعد ارسال شد از حوصله و ظرفیت این صفحه خارج بود.از اینرو برای بهره مندی بیشتر از نظرات مفید و مختصر شما سایر بهائیان و خصوصا به منظور عمل کردن به توصیه جنابعالی برای کشف حقیقت از طریق مشورت با بهائیان و رفع پاره ای از ابهامات و شبهات ،پست جدید تدارک دیده شد. امیدوارم در این پست با رعایت اختصار(قلّ و دلّ) و در چارچوب موضوع و مراعات بند الف این یادداشت ، اسباب تنویر افکار خوانندگان این صفحه پیرامون سوالات مطرح شده را فراهم سازیم. در نظر داشته باشید که تا کنون 123 سطر از نوشته هایتان در مقام توجیه ارتباطات تشکیلاتی رهبران بهائیت با مقامات و دولت های بیگانه بوده است.
با وجود اینکه این کامنت کوچکترین ارتباطی با موضوع این پست ندارد و ناقض بند الف یادداشت نیز می باشد به احترام شما منتشر شد و امیدوارم که از این پس در چارچوب موضوع بحث ادامه یابد. اما در ارتباط با این یادداشت لازم است من نیز به چند نکته اشاره نمایم؛
1-بدون اینکه در مقام رد و یا تائید اظهارات خانم روحیه ربّانی(ماری ماکسول) همسرخارجی آقای شوقي ربّانی باشم و یا قصد تحقیر و اهانت به کسی را داشته باشم ،استناد شما برای اثبات عدم وابستگی رهبران بهائیت از جمله آقای شوقی افندی به انگلیس و صهیونیسم ،به نوشته های همسر آمریکائی شوقی ربّانی که خود مدتی رهبریت بهائیت را برعهده داشته آنهم در برابر منتقدی که هنوز اعتقادی به بهائیت و دعوی رهبران آن ندارد و بدلیل شواهد و مدارکی که در اختیار دارد همچنان مدعی است که آنها همراه با برخی از منسوبین سببی و نسبی اشان ارتباط تنگانگ و نامتعارفی با صهیونیسم و انگلیس و امپراطوری تزاری روسیه داشته اند ،بلا تشبیه مانند این است که جاسوسی را در ایران دستگیر کنند و او برای ردّ اتهامات جاسوسی خود ، به اظهارات و نوشته های همسرش استناد جوید! در شرایطی که بخشی ازاتهامات ما متوجه آقای شوقی ربّانی و خانم ماکسول (روحیه ربّانی) است ،ارجاع دادن به نوشته های نامبرده وجاهتی ندارد. به عبارت دیگر اگر استقلال بهائیت از بیگانگان قابل اثبات باشد، قبول می کنید که دلیل آن استناد به سخنان رهبران بهائیت نخواهد بود. زیرا اصل این ادعا محل مناقشه می باشد.
وانگهی خانم روحیه ربّانی نوشته های دیگری هم درهمین رابطه دارند که تا حدودی نقیض ادعای مورد اشاره شماست:
1/1-"سرنوشت و آينده اسرائيل و بهائيگري چون حلقه‌هاي يك زنجير به هم پيوسته است.»( مجله اخبار امري، ارگان بهائيت ايران، دي ماه 1340، صفحه 60)
2/1- صفحه 425 همان کتاب مورد استناد شما (گوهر یکتا) نوشته است:
"موقعی‌ که‌ سرهربرت‌ ساموئل‌ از کار کناره‌ گرفت، [شوقی‌ افندی، جانشین‌ عباس‌ افندی] نامه‌ای‌ مملو از عواطف‌ وُدیه‌ برای‌ او مرقوم‌ و ارسال‌ فرمودند که‌ هر جمله‌ای‌ از آن‌ حلقه‌ محکمی‌ گردید در سلسله‌ روابط‌ حسنه‌ بین‌ مرکز امر و حکومت‌ این‌ کشور. در این‌ نامه‌ از مساعدت‌های‌ عالیه‌ ونیات‌ حسنه‌ آن‌ شخص‌ محترم‌ اظهار قدردانی‌ می‌فرمایند و گوشزد می‌نمایند که‌ ایشان‌ در مواقع‌ مواجه‌ شدن‌ با مسائل‌ و غوامض‌ مربوط‌ به‌ دیانت‌ بهائی‌ همه‌ گاه‌ جانب‌ عدل‌ و شرافت‌ را می‌گرفتند که‌ بهائیان‌ جهان‌ در هر وقت‌ و هر مکان‌ از این‌ ملاحظات‌ دقیقه‌ با نهایت‌ قدردانی‌ یاد می‌کنند... ایشان‌ (سر هربرت ساموئل) در جواب‌ این‌ نامه‌ مرقوم‌ داشتند که: «در مدت‌ 5 سال‌ زمامداری‌ این‌ کشور بی‌نهایت‌ از این‌که با بهائیت‌ تماس‌ داشتند مسرور و دائماً‌ از حسن‌ نظر آنان‌ و نیات‌ حسنه‌شان‌ نسبت‌ به‌ طرز اداره‌ امور ممنون‌ بودند» .(گوهر یکتا ترجمه ابوالقاسم‌ فیضی، ص‌ 425)
2-خانم روحيه ماكسول در مصاحبه خود با فرد هيفت، بهائيت و اسرائيل را حلقه‌هاي به هم پيوسته يك زنجيره شمرده است می گوید: "من ترجيح مي‌دهم كه‌ جوان‌ترين اديان (بهائيت) از تازه‌ترين‌كشورهاي جهان (اسرائيل) نشو و نما نمايد و در حقيقت بايد گفت كه آينده ما (يعني بهائيت و اسرائيل) چون حلقات زنجير به هم پيوسته است"(مجله اخبار امري ديماه 1340، شماره 10، شماره صفحات مسلسل 601؛ براي حمايت صهيونيسم از بهائيان و حمايت بهائيان از دولت اسرائيل رك: سيدمحمدباقر نجفي، همان، صص 740 - 684؛ بهرام افراسيابي، همان، صص 575 و 553 به بعد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر