«...در این باره من با خود مسئولین برخورد کردم و متوجه شدم بعضی از دستاندرکاران و متخصصان این رشته و برخی از مسئولین آن به این نتیجهی اشتباه رسیدهاند که حتما باید دارو و دوپینگ باشد تا ما مقام قهرمان شویم.»
سوال این است که آیا در جمهوری اسلامی عدول از اخلاقیات فقط به ورزش محدود می شود و یا در زمینههای دیگر هم موجه بوده و یک اصل پذیرفته شده میباشد؟
یک پزشک داوطلب دوره تخصصی می گوید:
«سال هاست که در امتحانات تخصص ، تقلب می شود همه اين را می دانند اما اين بار فرق دارد. درست همانند تقلب انتخابات رياست جمهوری دهم که دوره های پيش فرق داشت.»
به نظر من در نظام ولایت مطلقه نه تنها در زمینههای دیگر نیزفساد موجود است، بلکه اعتقاد به ماکیاولیسم مطلقه تنها شرط نزدیک شدن به هستههای قدرت به شمار میرود.
حتما رسواییهای علمی مقامات عالی رژیم ایران را بخاطر انتشار مقالات تقلبی که باعث تحقیر و بیاعتباری سیستم آموزشی ایران در چشم جهانیان شد بخاطر دارید. این ماجرا پس از آن شروع شد که دانشگاه آکسفورد ادعای معاون احمدینژاد مبنی بر اخذ مدرک دکترا از آن دانشگاه رد کرد و رئیس جمهور ایران در تبلیغات انتخاباتی خود به انتشار ۲۰ هزار مقاله علمی در سال جاری بالیدنهای فراوان کرد. داستان از این قرار بود که مجله نیچر مواردی از تقلب دوتن از وزرای کابینه احمدینژاد را توانست رد یابی و دزدی علمی رخ داده را برملا کند. بخاطر داشته باشیم که این وضعیت ترحم انگیز و تاسف بار حکومتی است که سی سال پیش صدها استاد دانشگاه و معلم را در به بهانه «انقلاب فرهنگی» و به بهانه روی کار آوردن اساتید «متعهد» و «انقلابی» از کار برکنار کرد و صدها دانشجو را به خاطر تخطی از کدهای نظام انقلابی روانه گوشه زندان کرد.
مجله نیچر در مورد یکی از متقلبان یعنی کامران دانشجو، وزیر آموزش عالی ایران، گفت: «این فرد مسئول انتخابات بحث برانگیز اخیر در ایران بوده است.»
به نظر میرسد که حکومت ایران هم در زمینه علمی اعتقاد راسخ به دوپینگ داشته باشد و هم در زمینه حفظ قدرت.
تقلبهای حکومت ایران در زمینههای اقتصادی در در این کامنت کوتاه نمیگنجد؛ نام بردن چند مورد از لیست طولانی دزدیها و فساد مالی بزرگان تنها باعث کوچک کردن موضوع میشود1. مهمتر آنست که این دزدیها مواردی غیر مرتبط نیست، بلکه سیستماتیک و رشتهای بهم پیوسته است. ژاله وفا که در یکی از مقالات خود میگوید:
«... کل بودجه دردولتهای نظام ولایت فقیه درواقع رانت است. استبداد حاکم، با استفاده از قدرتی که دارد، ثروت طبیعی کشور (نفت و گاز و...) را به اقتصاد مسلط می فروشد. ارز ﺁن را نیز با استفاده از همان قدرت، به بهائی که فرﺁورده رانت خواری است، می فروشدو از ﺁنجا که بودجه برداشت از اقتصاد ملی خصوصا تولید ملی نیست ، چشم پوشیدن از رانتها به معنای نبود بودجه است...»
(1)مقالات ژاله وفا در زمینه فساد اقتصادی حکومت ایران را در اینجا پیدا کنید
http://www.nature.com/news/2009/091209/full/462704a.html
http://mag.gooya.com/politics/archives/044240.php
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر