۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

دو شعر از ناصر فرهنگ فر

ناصر فرهنگ فر تمبک نواز ماهری بود و ظاهرا مورد احترام اهل هنر. طبع شعری داشت. من یکی دو قطعه از شعرهایش را بیشتر نشنیدم، اما پختگی و سلاست همان دو قطعه حکایت از دلبستگی وی به دنیای شاعری دارد. ناصر فرهنگفر خطاطی هم می‌کرد. صدای خوشی هم داشت که از شنوندگان دریغش نمی‌کرد. صدای خوشش را اولین بار در کنسرت پرویز مشکاتیان در ژاپن شنیدم(آلبوم بهاریه-بهار ۱۳۷۲). در این کنسرت فرهنگفر هم تک نوازی کرد و هم در کنار مشکاتیان دو نوازی. در قسمت تک نوازی، تمبک را به سبک زورخانه نواخت و خواند:
هست در شهر محبت تازه‌ها
در کتاب دوستی شیرازه‌ها
.
.
.
(شاعر این شعر بر ما معلوم نشد)

دو شعر زیر، که از اوست، روایت عشق و دلدادگی به معشوقش یعنی تمبک می‌باشد. شعر اول را ناصر فرهنگ فر در برنامه‌ای با مجید درخشانی دکلمه کرد؛ می‌توانید در یوتیوب هم ببینید.

تمبک بهانه بود که سازم ترانه ای

تا که سر کنم غزل عاشقانه ای


گر شکوه از غمش نکنم سوزدم جگر

زین نخله سخت می کشدآتش زبانه ای


کشتی شکست و پهنه ی دریاست بیکران

موجی مگر که باز برد تا کرانه ای


گفتیم زیر بارش باران خون چشم

ای دست روزگار برآری زمانه ای


عمری دودیده ام در این ظلمت آه آه

از خضر پی خجسته ندیدم نشانه ای


سیمرغ عزت از این مرز و بوم رفت

ماندست ازاوبه گنبد گیتی فسانه ای


براین درخت پیر که ضربست نام او

برگی، بری، شکوفه سرخی جوانه‌ای



شعر دوم هم از بروشور سی دی «شاعر تمبک، استاد ناصر فرهنگفر*» که مجموعه‌ایست از کارهای او نقل می‌کنم. این شعر نشان از طبع طنز و زبان سلیس وی در شاعری دارد.


هرچنـــــد که بنیان هنــــــــر زلزله خیزه

در ضرب مـــرا هست مقامی بتونیــــــزه


سرپنجه شیـر است مـــــرا در زدن ضرب

هشـــــــــدار که با من نکنی هیچ ستیـــزه


این پوست که امروز کشم بر سرآن دست

در ملک ختـــــــــا بود غـــــــــــزالی قلمیزه


گفتند که در ضرب تویی منحـــصر امروز

گفتم بله این بســته به ذات است و غریزه


می‌رفت به نام دگـران ثبت شود ضــــــرب

صد شکر که دیگر شده فرهنگفــــــــریزه



-------------------------------

* آیا می‌توان یک ساعت به تکنوازی تمبک گوش داد؟ اگر این آلبوم را شنیده باشید، حتما جوابتان مثبت خواهد بود.

آرش فرهنگفر در مصاحبه‌ای در باره پدرش از طبع شعر او نیز کمی می‌گوید؛ مصاحبه را اینجا بخوانید.


۱ نظر:

  1. هست در شهر محبت تازه‌ها
    در کتاب دوستی شیرازه‌ها

    این شعر از عفت قاجار، دختر فتحعلی شاه( مادرش فرمانفرما) و خواهر طیبه شاعر میباشد

    با احترام
    صوفی علوی

    sufi_alavi@yahoo.com

    پاسخحذف