عرفان وفایی، شهروند بهائی میهنمان، در نامهای به ریاست قوه قضائیه، خواستار اجرای عدالت و برخورداری بهائیان از حقوق شهروندیشان شد. عرفان وفایی در این نامه موارد متعدد نقض حقوق اساسی بهائیان را برمیشمارد.
- «حق مصونیت مسکن»
- «حق مصونیت مکاتبات، مکالمات، مخابرات»
- «حق امنیت فردی و حق آزادی عقیده»
- «حق تحصیل»
از جمله این مواردند.
در خصوص «حق مصونیت مسکن» با اشاره به آیاتی از قرآن مینویسد: «علیرغم این دستور صریح خداوند، خانههای بهائیان در جای جای این کشور مقدس مورد تجاوز قرار میگیرد و اموال آنان ضبط میشود.»
در رابطه با «حق مصونیت مکاتبات، مکالمات، مخابرات» هم با ذکر آیاتی از قرآن که مومنان را از جاسوسی یکدیگر و بدگمانی بر حذر میدارد خواستار پایان بخشیدن به شنود مستمر مکالمات بهائیان است.
او در باره نقض «حق امنیت فردی و حق آزادی عقیده» میگوید: [جامعه بهایی] هرچه از این حق دیده چیزی جز خلاف آن نبوده است. ضرب و شتم و تهدید و شکنجه چند نفر از بهاییان در شیراز ، دستگیری و وارد کردن اتهامات ناروا به شهروندان شیرازی و سمنانی و مازندرانی ، نگه داشتن 7 تن از مسئولین بهاییان در زندان به امید آنکه روزی اتهام بهتری برای آنان یافت شود ، همه و همه حاکی از عمل کردن بر خلاف قانون اساسی و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر است. تمامی افراد فوق به علت عقیده ی خویش درگیر این تعرضات شده اند. مگر نه این است که " تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد "؟ ( اصل 23 قانون اساسی ) . مگر نه این است که " هرکس حق آزادی عقیده و بیان را دارد "؟ ( ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر ) پس چرا آن افراد هنوز در بند هستند؟
عرفان وفایی نامه خود را با یادآوری نقض آشکار «حق تحصیل» بهائیان به پایان میبرد. وی در این باره مینویسد:
یادآوری دیگر من در مورد «حق تحصیل» است. حقی که قانون اساسی در اصول 19 و 20 ، آن را برای همه یکسان فرض کرده و در اختیاز قشر خاصی از جهمعه به عنوان قشر برتر ، قرار نداده است.
( اصل 19 :مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل 20 :همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت و موازین اسلام برخوردارند. )
همانطور که مستحضرید از بعد از انقلاب[اسلامی] تا کنون هیچ بهایی درهیچکدام ازدانشگاه های کشور موفق به ادامه تحصیل نبوده است. این مدت زمان در نوشته خیلی طولانی مینمایاند و در واقعیت بس طولانی تر. من به عنوان یکی از جوانانی که این حق ازمن گرفته شده ، از شما در خواست می کنم که این حق را به تمامی جوانان بهایی باز گردانید تا همه با هم بتوانیم در سر افرازی کشورمان سهیم باشیم.
عرفان وفائی نامه اش با تشکر از مقام ریاست قوه قضائیه بخاطر بذل توجه به «برخی افکار و مواردی که در کشورمان وجود دارد» به پایان می برد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر