دیگرانی که از این تربیت محرومند اگر بخواهند آگاهانه ، و از روی نوع خواهی، خود را برای کمک به دیگری به مخاطره بیاندازد، باید از پشتوانه عظیم فکری و اخلاقی برخوردار باشد، باید با تلاش، ممارست، تفکر و تامل به شناختی عمیق از عالم برسند که به مدد آن بتوانند در مقابل سختی های راه ایستادگی کنند. من چنین بینشی در خانم عبادی سراغ ندارم.
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند
در میان ایرانیان انسانهای فرهیخته، آگاه و آزاده کم نبوده اند که از سختی های وارده بر بهاییان به درد آمده اند. کدامیک به خود جرات داد تا کلمه ای در دفاع از بهاییان بگوید؟ قریب ۳۰ سال است که این مضایق بر بهاییان وارد است. نام بهایی شاید آنقدر تابو نباشد که ۳۰ سال پیش بوده است و بمدد رسانه های خارج از کشور عده ای جرات و جسارت آن را یافته اند که چیزکی در مورد بهاییان بگویند و خانم عبادی هم می خواهد از قافله عقب نماند. من انگیزه ای ورای آن و چیزهای مشابه و پیش پا افتاده که خود عنوان نموده اند در خانم عبادی نمی بینم.متاسفانه مفهوم حقوق انسانی در ایران چنان که باید جا نیفتاده است، و متصدیان حقوق بشر در ایران بعضا حتی از یک درک نسبی از مفهوم حقوق انسانی بی بهره اند. برای مثال مصاحبه آقای سیف زاده عضو کانون حقوق بشر ایران با رادیو زمانه در مورد حقوق بهاییان در اینجا بخوانید، که قبلا هم در مورد آن نوشته ام. از واکنشها و اظهارات خانم عبادی به نظر می رسد که ایشان هم از همین عقب ماندگی رنج می برند. ایشان انگیزه خود را از دفاع از این هفت بهایی نشان دادن رافت اسلامی به جهانیان عنوان کرده است. رافت اسلامی و نه دفاع از حقوق انسانی انسانها! این اظهار عقیده است که عمق بی خبری ایشان را از عنوانی که یدک میکشند نشان می دهد.
واکنش ها و برائت جویی های خانم عبادی حکایت ظرفیت کم و بضاعت فکری ناچیز ایشان دارد و بسیار سوال انگیز است.
اولین سوال اینست که در چرا در طول این ۵ سال گذشته به فکر دفاع از بهاییان بر نیفتادند. مگر تضییع حقوق بهاییان چیز جدیدی است. ایشان از یکسال پیش، خیلی دیر تر از دیگران، با احتیاط احوط در گوشه و کنار، در مصاحبه ها، اگر سوالی در مورد بهاییان می شد به اختصار جوابی می دادند و اکنون گویی دفاع از بهاییان مد شده است و ایشان نمی خواهند از قافله عقب بمانند.
سوال دوم اینست که چگونه است که ایشان در این چند سال که اتهامات گوناگونی از قبیل رابطه با غرب و غیره از چپ و راست شنیده اند به فکر شکایت از مفتریان بر نیامدند ولی تهمت بهایی بودن چنان ایشان را صفرا بجنباند که راه شکایت پیش گرفته اند و فریاد برائت به آسمان رسانده اند. آیا نه اینست که ایشان مدافع نمایندگان جامعه بهایی ایران هستند؟ مگر نه آنست که همان خبرگزاری که ایشان را متهم به بهاییت کرد، بهاییان را متهم به قصد بمب گذاری در نمایشگاه کتاب نمود. چگونه است که ایشان در مورد دوم نه شکایتی داشته اند و نه اعتراضی؟
باز هم باید منتظر بود و دید که دفاع ایشان از بهاییان چگونه خواهد بود. آیا دفاعی جانانه که شایسته عنوان وکالت و جایزه نوبل خواهد بود و یا آنکه نمایشی از رافت اسلامی برگزار خواهند کرد.