در پی تجاوز به پنج زن در اصفهان، در روز 21 خرداد، سرهنگ حسین حسین زاده به خبرگزاری ایسنا گفت:
"پلیس اعتقاد دارد که بسیاری از بزهدیدگان، خود موجب بروز پدیده مجرمانه می شوند، به طوری که اگر در این حادثه خانم ها حد اقل حجاب را در این باغ رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمی گرفتند."
من به جناب سرهنگ اعتراض دارم! ایشان فکر میکنند که ما مردها احمقیم و اگر یک زن چادر سرش کند ما دیگر نمیفهمیم که زیر آن چادر چه خبر است.
ما نه تنها میدانیم، بلکه دائما به آن میاندیشیم. قوه تخیل ما مردها بسیار عالی کار میکند و من از این بابت از خداوند سپاسگزارم. چه بسا ما مردها مواضع به شدت پوشیده این خانومهای محجبه را بسیار بهتر از آنچه که هست تجسم میکنیم و این میتواند برای آن خانم محجبه خطر آفرین شود. لذا من همینجا اعلام میکنم که خودشان مسئول عواقب حجابشان هستند.
راستی آقای سرهنگ! فرضا که خانمها حجاب خود را سخت بپوشانند، با صدایشان میخواهند چهکار کنند؟ با آن خندههایی که حتی سنگ را به تفکر وامیدارد چه میکنند؟ حتی گریه و ضجههایشان هم در مواردی باعث شده که من به افکار حرام مشغول شوم. خلاصه آنکه زن با حجاب باشد من یک جور تحریک میشوم، بیحجاب باشد یک شکل دیگر. بخندد من به یک حرام میافتم، بگرید به حرامی دیگر. ناز کند یک جور به نشاط جنسی میرسم، خشم بگیرید طور دیگر. آری! تمام اینها جرقهایست که فکر یک مرد را به کار میاندازد. و وقتی ماشین تفکر یک مرد با ایمان به کار افتاد دیگر مرزی برای مهار تخیلاتش وجود ندارد. خلاصه آنکه اگر فردا من به یک زنی که خودش را در گونی پیچیده بود تجاوز کردم، همه بدانند که تقصیر خودش بود، چه که حجاب ایشان باعث نشاط جنسی حقیر گردیده بود و این نشاط جنسی که وی موجب آن شد، باعث اقدام حقیر به امر تجاوز گردیده است.
راستی این را هم بگویم، اگر بعد از تجاوز متوجه شوم که این زن از جمال و زیبایی برخوردار نبوده است، و با حجاب خود مرا فریب داده است، این حق را برای خود محفوظ میدارم که از ایشان بخاطر این کلاهبرداری، و سو استفاده جنسی به دادگاه شکایت برم. مطمئنا ریاست دادگاه هم آنرا تصدیق خواهد کرد
بانوان محترم بدانند که ما مردها همهجا هستیم، و ما، لامصب، همش فکر میکنیم! وقانون نویس هم خوشبختانه مثل ما فکر میکند. هر وقت مردی را دیدید که سر به گریبان مراقبت فرو برده است، از او بگریزید قبل از آنکه سر از گریبان مراقبت فرا آورد به شما نشان بدهد که به چه فکر میکرده است.
"پلیس اعتقاد دارد که بسیاری از بزهدیدگان، خود موجب بروز پدیده مجرمانه می شوند، به طوری که اگر در این حادثه خانم ها حد اقل حجاب را در این باغ رعایت کرده بودند، شاید مورد آزار و اذیت قرار نمی گرفتند."
من به جناب سرهنگ اعتراض دارم! ایشان فکر میکنند که ما مردها احمقیم و اگر یک زن چادر سرش کند ما دیگر نمیفهمیم که زیر آن چادر چه خبر است.
ما نه تنها میدانیم، بلکه دائما به آن میاندیشیم. قوه تخیل ما مردها بسیار عالی کار میکند و من از این بابت از خداوند سپاسگزارم. چه بسا ما مردها مواضع به شدت پوشیده این خانومهای محجبه را بسیار بهتر از آنچه که هست تجسم میکنیم و این میتواند برای آن خانم محجبه خطر آفرین شود. لذا من همینجا اعلام میکنم که خودشان مسئول عواقب حجابشان هستند.
راستی آقای سرهنگ! فرضا که خانمها حجاب خود را سخت بپوشانند، با صدایشان میخواهند چهکار کنند؟ با آن خندههایی که حتی سنگ را به تفکر وامیدارد چه میکنند؟ حتی گریه و ضجههایشان هم در مواردی باعث شده که من به افکار حرام مشغول شوم. خلاصه آنکه زن با حجاب باشد من یک جور تحریک میشوم، بیحجاب باشد یک شکل دیگر. بخندد من به یک حرام میافتم، بگرید به حرامی دیگر. ناز کند یک جور به نشاط جنسی میرسم، خشم بگیرید طور دیگر. آری! تمام اینها جرقهایست که فکر یک مرد را به کار میاندازد. و وقتی ماشین تفکر یک مرد با ایمان به کار افتاد دیگر مرزی برای مهار تخیلاتش وجود ندارد. خلاصه آنکه اگر فردا من به یک زنی که خودش را در گونی پیچیده بود تجاوز کردم، همه بدانند که تقصیر خودش بود، چه که حجاب ایشان باعث نشاط جنسی حقیر گردیده بود و این نشاط جنسی که وی موجب آن شد، باعث اقدام حقیر به امر تجاوز گردیده است.
راستی این را هم بگویم، اگر بعد از تجاوز متوجه شوم که این زن از جمال و زیبایی برخوردار نبوده است، و با حجاب خود مرا فریب داده است، این حق را برای خود محفوظ میدارم که از ایشان بخاطر این کلاهبرداری، و سو استفاده جنسی به دادگاه شکایت برم. مطمئنا ریاست دادگاه هم آنرا تصدیق خواهد کرد
بانوان محترم بدانند که ما مردها همهجا هستیم، و ما، لامصب، همش فکر میکنیم! وقانون نویس هم خوشبختانه مثل ما فکر میکند. هر وقت مردی را دیدید که سر به گریبان مراقبت فرو برده است، از او بگریزید قبل از آنکه سر از گریبان مراقبت فرا آورد به شما نشان بدهد که به چه فکر میکرده است.