...نه، دروغ چرا؟ فقط اولی میسر شد. ولی دیدار هم گاهی شیرینتر از دوتای دیگه هست. امسال، چشم حسود کور، طالع با ما یاری کرد و علاوه بر آنکه دیدار میسر شد، در یک روز از طعم ۲ بوقلمون، اولی طبخ به شیوه آمریکایی و دومی ایرانی، به همراه دیگر غذاهای لذیذ وطن از اطعمه و اشربه با هم لذت بردیم:
زاهد برو که طالع اگر طالع من است جامم بدست باشد و زلف نگار هم
امابوقلمون اول یک داستان کوتاه هم داره که خالی از لطف نیست. پریروز، یعنی روز چهارشنبه باصاحب خونهام گپهای سیاسیه میزدیم و صحبت اتفاقا به هیلاری جان رسید. عرض کردم که پس این پست وزارت چه شد؟ تام گفت اینقدر بیتابی نکن، قضیه حتمی شده. من گفتم آخرقرار بود که دوشنبه رسما اعلام کنند. امروز چهارشنبه هست و هنوز خبری نشد. پت گفت نه، گفتند که هفته بعد اعلام میشه. من گفتم نه، من خودم با گوشم شنیدم(آخه صاحب خونه من و خانمش با پایشان میشنوند) که بعد از تعطیلات TG اعلام میشه، اما هنوز خبری نشد! پت و تام نگاهی بمن کردند و بعد به بوقلمونی که هنوز در آب شناور بود و میرفت که آماده طبخ بشه خیره شدند. من هنوز جملهام تمام نشده بود که شک کردم که TG فردا هست و این بوقلمون به این بزرگی بیخود توی آب شناور نیست. نگاه شگفت انگیز این زوج به همدیگه پایانی نداشت، هرکدوم سعی داشت که جواب رو به دیگی واگذار کنه. مطمئنم که هردو خیال کردند که من یک ضرب المثل فارسی را داشتم براشون ترجمه میکردم!
آخر سر پت زبان باز کرد و گفت راستی فردا ما یه عالمه غذا داریم بیا باهم ترتیب این بوقلمون رو بدیم. گفتم باشه و هزار تا فکر و خیال به ذهم اومد که چرا فکر کردم TG هفته قبل بود.
به اتاقم رفتم و به اخوی زنگ زدم که بپرسم TG ٍکی بود. آخر یادم بود که چندی قبل به من زنگ زد وبرای TG به Phoenix دعوتم کرده بود، یک ساعت هم در مورد اینکه چه روزی هست هشدار داده بود. هی می گفت «این پنجشنبه نه، اون پنجشنبه»خدارا شکر که کار داشتم وگرنه «اون پنجشنبه» اونجا بودم. بگذریم اخوی گوشی را برنداشت و ماهم بی خیال این فکر وخیالها شدیم
خاطر به تفرقه دادن نه زیرکی است مجموعه ای بخواه و صراحی بیار هم
هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که موبایل به صدا دراومد و به TG دوم که از بخت نیکو با ۴-۵ ساعت فاصله بود، دعوت شدم. گفت که «میخواستم دیروز زنگ بزنم ولی میدونستم یادت نمیمونه». بالاخره روز و شبی بود به یاد ماندنی، بالاخص که امروز هم اعلام شد که هیلاری جان وزیر امور خارجه شد.
از بخت شکر دارم و از روزگار هم.