رئیس جدید الانتصاب آموزش و پرورش جمهوری اسلامی آقای امیر احمدی اعلام فرمودند که کتاب های درسی دختران و پسران باید از هم تفکیک شود
این عمل بسیار لازم بود چون گزارش شده است که بعضی از دختران و پسران به بهانه کتاب قرض دادن و با هم درس خواندن با یکدیگر صحبت می نمایند.
اصلا به نظر من باید کتاب درسی هر دانش آموز بر اساس اخلاقیات-شرایط خانوادگی و میزان استعداد و از همه مهمتر هدفی که دانش آموز در زندگی دارد برای همان دانش آموز نوشته شود و با بقیه فرق داشته باشد. مثلا کسی که می خواهد دزد شود بهتر است در مورد خطرات افتادن از دیوار و دستگیر شدن و مزایای عضویت در بسیج و سپاه و غیره بهتر بداند ودروغ و ریا نیز به اندازه ای که گناه نباشد بیاموزد-برای این منظور شاید لازم باشد چند درس حوزوی نیز بردارد و زیر نظر یک آخوند زبر دست تلمذ نماید. کسی می خواهد قاضی شود باید در مورد فیزیک اجسام سخت بیشتر بداندودروغ و ریا نیز به اندازه ای که گناه نباشد بیاموزد-ایشان نیز لازم است چند درس حوزوی نیز بردارد و زیر نظر یک آخوند زبر دست تلمذ نماید. کسی که می خواهد سر چهار راه بایستد و به مردم سر گذر گیر بدهد-لیچار بار زنان و دختران کند-کسانی را که از قیافه شان خوشش نمی آید کتک بزند و بالاخره در طرح های اجتماعی و فرهنگی کار کند باید مطالعات عمیقی در مورد فلسفه امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد و در کلاس های رزمی که سپاه و بسیج ارایه می کند شرکت نماید مثلا این شخص نیازی به دروغ و ریا ندارد فلذا نیازی به حوزه و آخوند هم نیست مگر آندسته از عزیزان که قصد دارند در شهر کرمان دست به کارهای عظیم فرهنگی و قتل های محفلی بزنند.ایشان تنها لازم دارند که به نوار های سخنرانی آیت الله مصباح گوش دهند و نیاز به کلاس های حضوری نیست.
مقامات بالاتر مملکت نیز نیاز به هیچ علم یا دانش خاصی ندارند. تنها اگر دروغ و ریا بلد باشند کفایت است.
پس نتیجه می گیریم که تصمیم آقای امیر احمدی مبنی بر جدا سازی کتب درسی از درک عمیق ایشان از انقلاب و مبانی جمهوری اسلامی نشات گرفته است و باید حمایت شود.
اگر به خانه من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه
۱۳۸۶ اسفند ۴, شنبه
باز هم به تفسیر دیگری از قرآن نیاز است
فرنگیس محبی روزنامه نگار خوب رادیو زمانه با خانم هاله افشار ایرانی مقیم انگلستان و عضو مجلس اعیان این کشور مصاحبه ای انجام داده است با عنوان "مردان تفسیری اشتباه از قران دارند"
در این مصاحبه خانم افشار مشکلات زنان مسلمان را تماما به پای فقها می ریزد و اعلام می کند که اسلام و قرآن حقوق کاملا برابری برای زن و مرد قایل است. ایشان حتی عقیده دارد که حقوقی که اسلام برای زن در نظر گرفته است بیشتر از آن چیزی است که فمینیست های عالم به دنبال آن هستند.
البته تلاش برای احقاق حقوق اقلیت ها کاری پسندیده است اما نه به قیمت شیره مالیدن به سر مردم. اسلام زنها را از زنده به گور شدن رها کرد و شاید حقوق دیگری نیز برایشان به ارمغان آورد که قدر و منزلت خود را دارد. اما چیزی که خانم افشار می فرمایند مبنی بر اینکه در اسلام برابری حقوق زن و مرد امکان پذیر است یک دروغ بزرگ است. حرف ایشان آنست که می توان قسمت هایی از قرآن را که مخالف حقوق انسانی زنان است نادیده گرفت. و قسمت های دیگر را هم به شکل بهتری تفسیر کرد. اما فراموش می فرماید که به ما بگوید که چه ملاک ایشان برای این حذف و جرح و تعدیل چیست.به نظر می آید که ایشان تلاش دارد که با هر قیمتی ایده آل های خود را از قرآن استنتاج کند. اما سوال اینست که اگر شما ایده آل های خود را دارید چرا حتما می خواهید آنرا از زبان قرآن هم بشنوید؟ایشان خود را یک فمینیست هم می دانند. فمینیستی که خوشحال است که در اسلام زن برای کار در منزل پول می گیرد! ایشان احتمالا از تمام فلسفه و مبانی فمینسم بی خبر هستند.ایشان از درک آن عاجز هستند که زن حبس در منزل را نمی خواهد چه با پولش چه بی پولش.
مسلمانان از تطبیق قوانین مذهبی شان با مبانی حقوق بشر علم و تمدن امروزی چنان درمانده اند که هر روز از میان ایشان کسانی دست به تعبیر و تفسیر جدیدی می زند تا شاید گره از کار فرو افتاده گشوده شود.
این نو آوران را به دو گروه می شود تقسیم نمود.
عده ای می گویند تمام مبانی فلسفی انسانی جهان امروز اعم از آزادی بیان و عقیده-برابری تمام انسانها وغیره غلط است و ما مسلمانان باید با جهاد و با انرژی هسته ای خود آن را تغییر دهیم. نو آوری ایشان در سر هم کردن دلایل عجیب و حکمتی غریب در مورد احکامی چون حجاب ارث حق حضانت حق طلاق تعزیرات خشن چون شلاق و قصاص و سنگسار است.
عده ای هم می گویند که اگر خوب نگاه کنیم اصلا این احکام پس گرا در اسلام واقعی وجود ندارد و در یک اقدام غافل گیرانه اعلام می کنند که تمام این مبانی حقوق بشر اعم آزادی اندیشه و گفتار- برابری زنان و مردان و غیره را اصلا اسلام به ما آموخته است. فقط باید قرآن را درست بخوانیم و تفسیر کنیم.
به نظر من این حضرات قادر هستند که کتاب شیمی سال چهارم دبیرستان را نیز چنان تفسیر کنند که مبانی حقوق بشر از آن استخراج شود.
آن گروه اول می گوید که در اسلام حجاب واجب است و بی حجاب و بد حجاب باید حد بخورد و برای تحمیق زنان اضافه می کند که حجاب محدودیت مرد است نه زن. در واقع زنان باید شکر نعمت بجا آورند. و یا می گویند که اگر زن حق طلاق ندارد در عوض جهاد هم بر او واجب نیست. اگر باید به دستور شوهر در منزل بماند در عوض پولش را میگیرد. و کلی آسمان ریسمان بافتن مشابه آن.
گروه دوم می گوید اگر قرآن را خوب بخوانیم می فهمیم حجاب اصلا اجباری نیست. اگر در منزل شرب و خمر نمایید اشکالی ندارد. و یا شرایط اطمینان از انجام زنا به گونه ایست که عملا امکان اطمینان (یک اطمینان اسلامی) غیر ممکن است و کسی برای زنا حد نخواهد خورد.
به هر دو گروه باید گفت که خودتان را خر کنید. در اسلام حجاب هست. شلاق هست. سنگسار هست. قطع اعضای بدن هست. حقوق زن نصف حقوق مرد هست. و هیچ کدام هم چیز خوبی نیست. اگر خیلی کار کنید ثابت کنید که ترور و حمله انتحاری و ... در اسلام نیست.
در این مصاحبه خانم افشار مشکلات زنان مسلمان را تماما به پای فقها می ریزد و اعلام می کند که اسلام و قرآن حقوق کاملا برابری برای زن و مرد قایل است. ایشان حتی عقیده دارد که حقوقی که اسلام برای زن در نظر گرفته است بیشتر از آن چیزی است که فمینیست های عالم به دنبال آن هستند.
البته تلاش برای احقاق حقوق اقلیت ها کاری پسندیده است اما نه به قیمت شیره مالیدن به سر مردم. اسلام زنها را از زنده به گور شدن رها کرد و شاید حقوق دیگری نیز برایشان به ارمغان آورد که قدر و منزلت خود را دارد. اما چیزی که خانم افشار می فرمایند مبنی بر اینکه در اسلام برابری حقوق زن و مرد امکان پذیر است یک دروغ بزرگ است. حرف ایشان آنست که می توان قسمت هایی از قرآن را که مخالف حقوق انسانی زنان است نادیده گرفت. و قسمت های دیگر را هم به شکل بهتری تفسیر کرد. اما فراموش می فرماید که به ما بگوید که چه ملاک ایشان برای این حذف و جرح و تعدیل چیست.به نظر می آید که ایشان تلاش دارد که با هر قیمتی ایده آل های خود را از قرآن استنتاج کند. اما سوال اینست که اگر شما ایده آل های خود را دارید چرا حتما می خواهید آنرا از زبان قرآن هم بشنوید؟ایشان خود را یک فمینیست هم می دانند. فمینیستی که خوشحال است که در اسلام زن برای کار در منزل پول می گیرد! ایشان احتمالا از تمام فلسفه و مبانی فمینسم بی خبر هستند.ایشان از درک آن عاجز هستند که زن حبس در منزل را نمی خواهد چه با پولش چه بی پولش.
مسلمانان از تطبیق قوانین مذهبی شان با مبانی حقوق بشر علم و تمدن امروزی چنان درمانده اند که هر روز از میان ایشان کسانی دست به تعبیر و تفسیر جدیدی می زند تا شاید گره از کار فرو افتاده گشوده شود.
این نو آوران را به دو گروه می شود تقسیم نمود.
عده ای می گویند تمام مبانی فلسفی انسانی جهان امروز اعم از آزادی بیان و عقیده-برابری تمام انسانها وغیره غلط است و ما مسلمانان باید با جهاد و با انرژی هسته ای خود آن را تغییر دهیم. نو آوری ایشان در سر هم کردن دلایل عجیب و حکمتی غریب در مورد احکامی چون حجاب ارث حق حضانت حق طلاق تعزیرات خشن چون شلاق و قصاص و سنگسار است.
عده ای هم می گویند که اگر خوب نگاه کنیم اصلا این احکام پس گرا در اسلام واقعی وجود ندارد و در یک اقدام غافل گیرانه اعلام می کنند که تمام این مبانی حقوق بشر اعم آزادی اندیشه و گفتار- برابری زنان و مردان و غیره را اصلا اسلام به ما آموخته است. فقط باید قرآن را درست بخوانیم و تفسیر کنیم.
به نظر من این حضرات قادر هستند که کتاب شیمی سال چهارم دبیرستان را نیز چنان تفسیر کنند که مبانی حقوق بشر از آن استخراج شود.
آن گروه اول می گوید که در اسلام حجاب واجب است و بی حجاب و بد حجاب باید حد بخورد و برای تحمیق زنان اضافه می کند که حجاب محدودیت مرد است نه زن. در واقع زنان باید شکر نعمت بجا آورند. و یا می گویند که اگر زن حق طلاق ندارد در عوض جهاد هم بر او واجب نیست. اگر باید به دستور شوهر در منزل بماند در عوض پولش را میگیرد. و کلی آسمان ریسمان بافتن مشابه آن.
گروه دوم می گوید اگر قرآن را خوب بخوانیم می فهمیم حجاب اصلا اجباری نیست. اگر در منزل شرب و خمر نمایید اشکالی ندارد. و یا شرایط اطمینان از انجام زنا به گونه ایست که عملا امکان اطمینان (یک اطمینان اسلامی) غیر ممکن است و کسی برای زنا حد نخواهد خورد.
به هر دو گروه باید گفت که خودتان را خر کنید. در اسلام حجاب هست. شلاق هست. سنگسار هست. قطع اعضای بدن هست. حقوق زن نصف حقوق مرد هست. و هیچ کدام هم چیز خوبی نیست. اگر خیلی کار کنید ثابت کنید که ترور و حمله انتحاری و ... در اسلام نیست.
-------------------------------
در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۰۸، سرویس خبری جامعه بهایی به حضور خانم افشار، در مراسم رونمایی گزارش مرکز سیاستهای خارجی بریتانیا درباره نقض حقوق بشر در ایران، اشاره میکند. بنابراین خبر خانم افشار در مراسم رونمایی این سندگفت:
"رفتار با بهائيان ترسناک، غيرقابل قبول — و به تمام معنا — نه تنها مغاير با اصول پذيرفته شدۀ حقوق بشر بلکه برخلاف کليۀ سنتهاى باستانى ايران است که همواره فرهنگ آن با مدارا شاخص بوده است."
"رفتار با بهائيان ترسناک، غيرقابل قبول — و به تمام معنا — نه تنها مغاير با اصول پذيرفته شدۀ حقوق بشر بلکه برخلاف کليۀ سنتهاى باستانى ايران است که همواره فرهنگ آن با مدارا شاخص بوده است."
این اظهارات نظر من در مورد ایشان را تغییر داد. واجب دیدم در پای این مقاله که حدود ۹ ماه پیش نوشته بودم این موضوع را ذکر کنم.
اشتراک در:
پستها (Atom)